ستایش ستایش، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

ستایش

مادر بزرگ خوبم

1389/12/14 12:08
نویسنده : ستایش
299 بازدید
اشتراک گذاری

مادربزرگ
وقتی اومد
خسته بود

چار قدش و
دور سرش
بسته بود

صدای كفشش كه اومد
دویدم

دور گُلای دامنش
پریدم

بوسه زدم روی لُپاش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خاله زهرا
19 بهمن 89 13:49
سلام عسل خاله من منتظرم که هرچه زودتر ببینمت جوجه جون خیلی سخته که تا تیر صبر کنیم ولی چه کار میشه کرد
نگار
23 بهمن 89 11:41
ستایش جون من تورو توی پیوندام گذاشتم. تو هم منو توی پیوندای وبلاگت بذار
بابا
23 بهمن 89 15:27
سلام ستایشم بوووووووووووووووووووووووس دخترعزیزم: نامه ای برای سالهای آینده روزی كه تو مرا در دوران پیری ببینی، سعی كن صبور باشی و مرا درك كنی... اگر من در هنگام خوردن غذا خود را كثیف می كنم، اگر نمیتوانم خودم لباسهایم را بپوشم، صبور باش. و زمانی را به خاطر بیاور كه من ساعتها از عمر خود را صرف آموزش همین موارد به تو كردم. اگر در هنگام صحبت با تو، مطلبی را هزار بار تكرار می كنم، حرفم را قطع نكن و به من گوش بده. هنگامی كه تو خردسال بودی، من یك داستان را هزار بار برای تو می خواندم تا تو به خواب بری. هنگامی كه ضعف مرا در استفاده از تكنولوژی جدید می بینی، به من فرصت فراگیری آن را بده و با لبخند تمسخرآمیز به من نگاه نكن ... من به تو چیزهای زیادی آموختم... چگونه بخوری، چگونه لباس بپوشی ... و چگونه با زندگی مواجه شوی هنگامی كه در زمان صحبت، موضوع بحث را از یاد می برم، به من فرصت كافی بده كه به یاد بیاورم در چه مورد بحث میكردیم و اگر نتوانستم به یاد بیاورم، از من عصبانی نشو. مطمئن باش كه آنچه برای من مهم است با تو بودن و با تو سخن گفتن است نه موضوع بحث! اگر مایل به غذا خوردن نبودم، مرا مجبور نكن. به خوبی می دانم كه چه وقت باید غذا بخورم . هنگامی كه پاهای خسته ام به من اجازه راه رفتن نمی دهند .... دستانت را به من بده ... همانگونه كه در كودكی اولین گامهایت را به كمك من برداشتی و اگر روزی به تو گفتم كه نمی خواهم بیش از این زنده باشم و دوست دارم بمیرم ... عصبانی نشو. روزی خواهی فهمید كه من چه می گویم. تو نباید از اینكه مرا در كنار خود می بینی احساس غم، خشم و ناراحتی كنی. تو باید در كنار من باشی و مرا درك كنی و مرا یاری دهی، همانگونه كه من تو را یاری كردم كه زندگی ات را آغاز كنی مرا یاری كن در راه رفتن. مرا با عشق و صبوری یاری ده كه راه زندگی ام را به پایان ببرم. من نیز پاداش تو را با لبخندی و عشقی كه همواره به تو داشته ام خواهم داد. دوستت دارم پسرم. پدر تو
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ستایش می باشد